معنی پایتخت کشور بنین
حل جدول
پرتونوو
پورتو نووو
پایتخت بنین
پورتونووو
نام پیشین کشور بنین
داهومی
داهومى
پایتخت کشور کامبوج
پنومپنه
پایتخت کشور مالى
باماکو
پایتخت کشور هائیتی
پرتوپرنس
پایتخت کشور نیکاراگوا
ماناگوا
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
بنین. [ب َ] (ع ص) خردمند ثابت رأی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). || (اِ) جمع ابن در حال نصب و جر:
حاسدم گوید چرا خوانند کمتر شعر من
زآن تو خوانند هر کس هم بنات و هم بنین.
منوچهری.
نبینی که امت همی گوهر دین
نیابد مگر کز بنین محمد.
ناصرخسرو.
کس نیارد یاد از آل مصطفی
در خراسان از بنین و از بنات.
ناصرخسرو.
آبستن است کلک تو اندر بنان تو
کز یسر او بنات هنر زاید و بنین.
سوزنی.
مضاجع پدرانت غریق باد به رحمت
که چون تو عاقل و هشیار پرورید بنین را.
سعدی.
گر اقتضای زمان دور بازگیرند
بنات دهر نزایند بهتر از تو بنین.
سعدی.
نام های ایرانی
دخترانه، نوعی گیاهی خوراکی که در بهار می روید (نگارش کردی: بهنین)
گویش مازندرانی
دیوار گلی، چینه ی کوتاه، پایه ی ساختمان، بخش صاف و همواره...
فرهنگ فارسی هوشیار
فرزندان پسران پسران فرزندان
معادل ابجد
2051